|
پرواز خیالات شباهنگام |
در مسیر خودکاوی، گاهی چشم بر چشمهای ناپیدا میگشایم؛ جایی فراتر از منِ امروز، نقطهای درخشان از آگاهی که منِ بزرگترم در آن آرام گرفته است.
او همان منِ پنهان در ژرفای هستیست، ناظر ساکتِ تمام رنجها، درسها، و دگردیسیها.
گاهی این منِ بزرگ، نه در آینه، که در پرتو یک خاطره یا حس زودگذر رخ مینماید.
و گاهی چنان به من نزدیک میشود، که گویی او من است، و من، بازتابی از او...
---
✨ شعر: نورهای منِ بزرگ
میان کهکشانی از نور و راز،
در عمق شب، ستارهای بیهمتاست باز؛
او منِ بزرگتر است، خاموش و پرنور،
پُر از قصههایی به رنگ بلور.
پرتوهایش، زاده از درون،
هر یک حکایتی از غم یا فسون؛
زخمهای دیروز، رؤیای فردا،
بر شانهاش مانده، بیادعا.
[ادامه دارد ...]
به وبلاگ شخصی من خوش اومدی!
اینجا قراره جایی باشه برای نوشتن…
نوشتنِ چیزهایی که توی هیاهوی کار، پروژه، مقاله و زندگی شلوغ، یه گوشهی ذهنم میمونن. چیزهایی که نه توی مقالهها میشه جا داد، نه توی رزومه، و نه توی جلسههای رسمی.
اینجا قراره دفترچهی دیجیتالِ من باشه — یه جور خلوتگاه ساده برای حرف زدن با خودم و با هر کسی که شاید روزی این نوشتهها بهش چیزی یاد بده، الهامبخشش باشه یا فقط لبخند کوچکی روی لبش بیاره.
من پزشک عمومی و پژوهشگر حوزه جراحی کودکان. از همون دوران کارشناسی در رشته علوم آزمایشگاهی عاشق کشف کردن و تحلیل دادهها بودم. مسیرم منو به سمت پژوهشهای بالینی، مدلسازی پیامدهای جراحی، و طراحی مطالعات علمی کشوند.
الان به عنوان پژوهشگر در مرکز تحقیقات جراحی کودکان بیمارستان نمازی شیراز فعالیت میکنم. بخشی از تمرکزم روی بیماریهای مادرزادی، تحلیل نتایج جراحی در کودکان، و همکاری با تیمهای چندرشتهای مثل بیهوشی کودکان و رشته قلب کودکان هست.
در کنارش، از سکوتهای عمیق گاهی برای نوشتن استفاده میکنم — درباره تجربههای شخصی، تردیدها، شادیهای ساده، و بینشهایی که در مسیر یادگیری و کار به دست میارم.
و هر از گاهی سر بزن. شاید چیزی نوشتم که با دل تو هم حرف زد.
